معلم ادبیاتمان میگفت: این روزها بدجوری از این نسل سوخته درمانده شده ام... سالها پیش وقتی به درس لیلی و مجنون میرسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزان جاری میشد... یابه مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را درچهره ی دانش آموزان میدیدم... همیشه قبل از عید اگربرای فراش مدرسه ازبچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم ... و امسال وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگرسوز و جگر دوزهیچکس حتی دستی بلند نکرد... ,دلشکسته ...ادامه مطلب